کارشناس بازارهای مالی با اشاره به خروج گسترده سرمایهگذاران خرد از بورس پس از سال ۱۳۹۹ تأکید کرد: هیچ عرضه اولیه یا سیاست حمایتی بدون بازگرداندن اعتماد مردم کارساز نیست و تنها با اصلاح ساختارها و نظارت بر حقوقیها میتوان ثبات را به بازار بازگرداند.
حمید رضاپور، کارشناس بازارهای مالی، در گفتوگو با صنعت مالی درباره راهکارهای بهبود وضعیت بورس در شرایط «نه جنگ نه صلح» گفت: بازار سرمایه ایران طی سالهای اخیر روزهای پرنوسان و پرچالشی را پشت سر گذاشته است. سقوط سنگین شاخصها پس از سال ۱۳۹۹، خروج گسترده سرمایهگذاران خرد، بیاعتمادی به سیاستگذاریهای دولتی و جذابیت بازارهای موازی همچون طلا، مسکن و ارز، موجب شد بورس از جایگاه اصلی خود در تأمین مالی تولید فاصله بگیرد.
وی اظهار کرد: در چنین شرایطی، بحث درباره راهکارهای بازگشت ثبات و رونق به بورس بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. یکی از اولین اقداماتی که میتواند اثر کوتاهمدت و تثبیتی بر بازار داشته باشد، استفاده هدفمند از ظرفیت صندوقهای درآمد ثابت است. اختصاص حداقل ۱۵ تا ۲۰ درصد منابع این صندوقها به خرید سهام، میتواند تقاضای مطمئنی را برای سهام ایجاد کرده و بهعنوان سوپاپ اطمینان مانع از ریزشهای ناگهانی شاخص شود.
این کارشناس بورس افزود: اگر این سیاست با ورود حقوقیهای بزرگ و حمایت عملی دولت همراه شود، میتواند به بازگشت اعتماد نسبی سهامداران منجر شود؛ هرچند تنها باید به آن به چشم یک «مسکن» نگاه کرد نه راهحلی پایدار.
رضاپور ادامه داد: عرضههای اولیه از دیرباز یکی از ابزارهای جذاب برای جذب سرمایهگذاران خرد بودهاند، اما در شرایطی که ثبات در بازار وجود ندارد، این اقدام میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. ورود عرضههای جدید نقدینگی محدود را پخش کرده و فشار فروش بر سهام فعلی را افزایش میدهد. بنابراین عرضههای اولیه تنها زمانی باید اجرا شوند که دولت نشان دهد به ثبات بازار متعهد است و سیگنال روشنی از حمایت پایدار به فعالان ارسال کند.
وی تأکید کرد: تجربه سالهای اخیر نشان داده که تزریق منابع مالی از سوی دولت یا بانک مرکزی هرچند در کوتاهمدت مانع از ریزش شدید بازار شده، اما اثر پایدار چندانی بر رونق بورس نداشته است. حتی برخی منتقدان این اقدام را «هدررفت منابع» دانستهاند. دلیل اصلی این ناکارآمدی، سیاستهای متناقض است؛ بهویژه زمانی که بانک مرکزی بهطور همزمان اقدام به عرضه گسترده طلا و سکه میکند و سرمایهها را به سمت بازارهای غیرمولد میبرد.
کارشناس بازارهای مالی افزود: در چنین شرایطی، منابع مالی صرفاً نقش یک مُسکن موقت خواهند داشت و قادر به حل ریشهای مشکلات بازار سرمایه نیستند. راهکار اصلی را باید در اصلاح ساختار معاملاتی جستوجو کرد.
رضاپور تصریح کرد: یکی از اقدامات اساسی، تنوعبخشی به ابزارهای مالی از جمله راهاندازی واقعی معاملات فیوچرز و اهرمی است. این ابزارها به سرمایهگذاران امکان مدیریت ریسک از طریق تعیین حد ضرر و حد سود را میدهد و سالهاست فعالان بازار منتظر اجرای آن هستند. اگر این ابزارها عملیاتی شوند، میتوانند بهعنوان محرک جدی برای بازگشت سرمایهگذاران عمل کنند.
وی درباره دامنه نوسان و حجم مبنا نیز گفت: این دو سازوکار همواره محل بحث بودهاند. مخالفان معتقدند این محدودیتها مانع کشف واقعی قیمت میشوند و رشد طبیعی سهام را متوقف میکنند؛ بهویژه حجم مبنا که در سهام با شناوری پایین باعث میشود سهامداران از سودهای بالقوه محروم شوند. با این حال حذف ناگهانی دامنه نوسان میتواند به سقوطهای پرشتاب منجر شود. بنابراین بهترین راهکار، افزایش تدریجی دامنه نوسان و حرکت آرام به سمت حذف آن است؛ مسیری که آغاز شد اما نیمهتمام رها گردید.
رضاپور ادامه داد: رفتار حقوقیها و شرکتهای بزرگ بورسی همواره تأثیر تعیینکنندهای بر روند بازار داشته است، اما در بسیاری مواقع بهجای ایفای نقش حمایتی، فشار فروش را تشدید کردهاند. نبود ضابطه روشن برای معاملات حقوقیها موجب شده تصمیمات آنان گاه به زیان سهامداران خرد تمام شود. به همین دلیل، تقویت نظارت سازمان بورس بر معاملات حقوقیها و تعریف چارچوب مشخص برای نقش حمایتی آنان ضروری است.
این کارشناس بازارهای مالی گفت: همه این راهکارها، چه مسکنهای کوتاهمدت و چه اصلاحات ساختاری، تنها زمانی نتیجه خواهد داد که دولت و نهادهای مسئول بتوانند اعتماد ازدسترفته سهامداران را بازگردانند. امروز بخش بزرگی از سرمایهها در حالت پارکشده باقی ماندهاند و صاحبانشان منتظرند ببینند سیاستهای دولت در چه مسیری حرکت میکند. بازگشت این اعتماد عمومی، کلید اصلی احیای بازار سرمایه است.
وی در پایان تأکید کرد: بازار سرمایه ایران بیش از هر چیز به «ثبات» نیاز دارد. بدون ثبات، هیچ عرضه اولیهای جذاب نخواهد بود، هیچ منبع مالی کارساز نخواهد شد و هیچ ابزاری بهتنهایی قادر به احیای بورس نیست. تنها با کنار گذاشتن سیاستهای متناقض، اصلاح سازوکارهای معاملاتی و نظارت مؤثر بر حقوقیها میتوان امید داشت بورس بار دیگر جایگاه اصلی خود را در اقتصاد ایران بازیابد و به بازوی اصلی تأمین مالی تولید تبدیل شود.