منابع بانک ملی از ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان (همت) عبور کرده و این یک نقطه عطف روانی و استراتژیک برای نظام بانکی ایران است.
به گزارش صنعت مالی، وقتی میشنویم منابع یک بانک از ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان (همت) عبور کرده، شاید در نگاه اول تنها با یک عدد بسیار بزرگ مواجه باشیم. اما این دستاورد بانک ملی ایران، داستان عمیقتری برای اقتصاد کشور و زندگی تکتک ما روایت میکند. این عدد، به زبان ساده، یعنی اعتماد دوباره مردم به قدیمیترین بانک این سرزمین؛ اعتمادی که در قالب سپردههای خرد و کلان، به جریانی قدرتمند برای به حرکت درآوردن چرخهای اقتصاد تبدیل شده است. این موفقیت، بیش از آنکه یک رکوردشکنی مالی باشد، یک نقطه عطف روانی و استراتژیک برای نظام بانکی ایران است.
این جهش چشمگیر، یکشبه اتفاق نیفتاده است. این موفقیت نتیجه یک تغییر مسیر هوشمندانه و تمرکز بر چند اصل کلیدی است که بانک ملی را دوباره به انتخاب اول بسیاری از ایرانیان تبدیل کرده است.
در دنیای پرتلاطم اقتصاد، مردم به دنبال یک لنگرگاه امن برای سرمایههایشان هستند. بانک ملی با تمرکز بر شفافیت، ثبات و پاسخگویی، توانست بار دیگر این حس اطمینان را در دل جامعه زنده کند. این اعتماد، همان اکسیر گمشدهای بود که سیل منابع را به سوی این بانک سرازیر کرد.
دیگر دوران صفهای طولانی و فرمهای کاغذی به سر آمده است. بانک ملی با درک این تغییر نسل، سرمایهگذاری سنگینی روی خدمات دیجیتال خود انجام داد. اپلیکیشن «بام» که روزبهروز کاملتر میشود، «نشان بانک» و امضای دیجیتال که نیاز به حضور فیزیکی را به حداقل رسانده، همگی باعث شدند تا تجربه کار با بانک ملی، سریع، آسان و مدرن شود. این بانک فهمید که باید به جایی برود که مشتریانش هستند: روی صفحه موبایلهایشان.
جذب سپرده یک طرف ماجراست و مدیریت صحیح آن، طرف دیگر. هنر بانک ملی در این بود که توانست ترکیب درستی از سپردههای مختلف را جذب کند تا هزینه تأمین مالی خود را کاهش دهد. این مدیریت هوشمندانه به بانک اجازه میدهد تا بتواند با دست بازتری به کارآفرینان و نیازمندان واقعی، تسهیلات با شرایط بهتر ارائه دهد.
این افزایش قدرت مالی، یک مسئولیت بزرگ برای بانک ملی به همراه دارد. این منابع عظیم حالا میتوانند مانند خونی تازه در رگهای اقتصاد کشور جریان پیدا کنند.
روشن شدن موتور پروژههای غولپیکر: فکرش را بکنید، با این توان مالی، پروژههای ملی بزرگی مثل ساخت نیروگاهها، توسعه خطوط ریلی و یا پیشبرد فازهای جدید پارس جنوبی که شاید سالها معطل منابع مالی بودند، میتوانند جان دوبارهای بگیرند. این یعنی حرکت به سوی توسعه پایدار.
حمایت از قهرمانان واقعی اقتصاد: این پول قرار نیست فقط صرف پروژههای کلان شود. بخش مهمی از آن میتواند به سمت کسبوکارهای کوچک و متوسط، همان کارگاهها و شرکتهای نوپایی که موتور اصلی تولید و اشتغالزایی هستند، هدایت شود. حمایت از این بنگاهها یعنی حمایت مستقیم از اشتغال جوانان و رونق تولید ملی.
کمک به مهار تورم: وقتی نقدینگی سرگردان جامعه به جای هجوم به بازارهای سکه، دلار و مسکن، جذب سپردههای بانکی میشود و سپس به سمت تولید هدایت میگردد، یکی از ریشههای اصلی تورم خشکانده میشود. این یعنی کمک به حفظ ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم.
البته که این مسیر، بدون چالش نیست. بزرگترین هنر مدیریتی از این پس، هدایت دقیق و کارآمد این اقیانوس منابع است. باید اطمینان حاصل کرد که این تسهیلات به دست افراد و شرکتهایی میرسد که واقعاً قصد تولید و کارآفرینی دارند، نه فعالیتهای سوداگرانه. نظارت دقیق بر مصرف وامها و جلوگیری از انباشت مطالبات معوق، آزمون بزرگ بانک ملی در فصل جدید فعالیت خود خواهد بود.
داستان موفقیت بانک ملی در جذب این حجم از منابع، یک پیام روشن دارد: میتوان با تکیه بر اعتماد عمومی و حرکت به سوی نوآوری، حتی در سختترین شرایط اقتصادی، کارهای بزرگ انجام داد. این اتفاق، نه فقط برای خود بانک، بلکه به عنوان یک الگوی موفق برای تمام نظام بانکی و یک نقطه امید برای فعالان اقتصادی کشور، ارزشمند است. حالا همه نگاهها به این است که این غول بانکی چگونه از این فرصت تاریخی برای دمیدن روحی تازه به کالبد اقتصاد ایران استفاده خواهد کرد.