درحالیکه بحران اعتماد یکی از چالشهای جدی بازار سرمایه ایران است، آموزش و فرهنگسازی بهعنوان مهمترین ابزار ترمیم این شکاف شناخته میشود. کارگزاریها و نهادهای رسمی بازار سرمایه طی سالهای اخیر صدها دوره آموزشی و هزاران محتوای متنی و ویدیویی منتشر کردهاند؛ اما بررسیها نشان میدهد باوجود کمیت چشمگیر، کیفیت و اثربخشی این آموزشها همچنان با پرسشهای جدی روبهروست.
به گزارش خبرنگار صنعت مالی، بورس ایران این روزها بیش از هر چیز با مسئله اعتماد دستبهگریبان است. سرمایهگذارانی که بدون دانش کافی وارد بازار شدند، نهتنها زیان دیدند بلکه امیدشان به این بازار هم کمرنگ شد. حالا همه نگاهها به آموزش و فرهنگسازی دوخته شده؛ اما سؤال مهم اینجاست: آیا دورهها و آموزشهای ارائهشده توسط کارگزاریها و نهادهای رسمی، واقعاً توانستهاند مرهمی بر این زخم باشند؟
کارگزاریها در سالهای اخیر سرمایهگذاری زیادی بر آموزش داشتهاند. کارگزاری مفید اعلام کرده است بیش از ۱۳۴۰ محتوای متنی و ۲۷ دوره ویدیویی در سامانه آموزش مفید منتشر کرده و بهطور روزانه کلاسها و وبینارهای آنلاین برگزار میکند.
کارگزاری آگاه نیز مدعی است از سال ۱۳۹۱ تاکنون بیش از ۶۰۰هزار نفر را در دورههای خود همراهی کرده و آموزشهای رایگان و پولی متنوعی از تابلوخوانی تا تحلیل بنیادی ارائه داده است.
در کنار اینها، آموزین وابسته به کارگزاری فارابی نیز بستری آموزشی با طیفی از مقالات، ویدیوها و وبینارها ایجاد کرده است.
در سطح رسمیتر، کانون کارگزاران و مرکز مالی ایران نقش اصلی در تربیت نیروی متخصص ایفا میکنند. کانون کارگزاران در سامانه LMS، بیش از 200 دوره تخصصی معاملهگری، آمادگی آزمونهای حرفهای و کارگاههای بینالمللی برگزار کرده است.
مرکز مالی ایران نیز با تمرکز بر آموزشهای حرفهای و بینالمللی (از جمله دورههای مرتبط با CFA) شناخته میشود.
از سوی دیگر، شرکت اطلاع رسانی و آموزش بورس وابسته به سازمان بورس و اوراق بهادار، بیشتر بر فرهنگسازی عمومی، تولید محتوا، افکارسنجی و آموزشهای رسانهای متمرکز است.
با وجود تنوع و گستردگی کمّی، دادههای عمومی درباره کیفیت و اثرگذاری دورهها اندک است. هیچیک از نهادهای بزرگ تاکنون گزارش شفافی از اثربخشی آموزشی شامل پیش/پس آزمون، تغییر رفتار سرمایهگذاران، یا میزان اعتمادسازی منتشر نکردهاند.
بهعبارت دیگر، آموزشها بیشتر به انتقال اطلاعات محدود ماندهاند تا تغییر نگرش و رفتار. مخاطب پس از دوره شاید با مفاهیم تکنیکال یا بنیادی آشنا شود، اما تضمینی وجود ندارد که این دانش به تصمیمگیری مسئولانه و اعتماد دوباره به بازار سرمایه منجر شود.
در سطح بینالمللی، چارچوبهای معتبری چون **OECD Financial Literacy Framework** یا دورههای حرفهای CFA شاخصهایی برای ارزیابی کیفیت آموزش مالی ارائه میکنند؛ از جمله:
درحالیکه در ایران، چنین استانداردهایی یا تدوین نشدهاند یا اجرای آنها شفاف گزارش نشده است.
نقاط قوت و ضعف
نقاط قوت: حجم بالای محتوا، دسترسی گسترده وجود دورههای حرفهای و تخصصی.
نقاط ضعف: نبود ارزیابی مستقل از کیفیت، فقدان شاخصهای اثربخشی، نبود استاندارد واحد آموزشی، فاصله بین آموزشها و نیاز واقعی سرمایهگذاران.
در نهایت بازار سرمایه ایران در حوزه آموزش مسیر مهمی را پیموده است؛ از تولید هزاران ساعت محتوای آموزشی گرفته تا برگزاری دورههای بینالمللی. اما آنچه غایب است، سنجش کیفیت و اثربخشی است.
تا زمانی که نهادهای متولی شاخصهای روشن برای ارزیابی آموزشها ارائه نکنند و ارتباط آموزش با اعتماد عمومی به بازار شفاف نشود، انبوهی از دورهها و محتواها نمیتوانند بحران اعتماد را حل کنند.
راهکار پیشنهادی، تدوین استاندارد ملی آموزش بازار سرمایه، الزام نهادها به انتشار گزارشهای اثربخشی و پیوند دادن آموزشها به نیاز واقعی سرمایهگذاران است. تنها در این صورت، آموزش میتواند نقش واقعی خود را در بازسازی اعتماد ایفا کند.